کد مطلب: 47572

قتل هولناک مرد جوان با چاقو و انبر | درگیری شبانه با قتل تمام شد

پسر جوانی که در یک درگیری شبانه مردی را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود، در دادگاه گفت که مقتول او را جلوی یک دختر تحقیر کرده بود.

قتل هولناک مرد جوان با چاقو و انبر | درگیری شبانه با قتل تمام شد

حدود یک سال قبل خبر درگیری به پلیس اعلام شد. وقتی مأموران به محل رسیدند با پیکر خونین ۲ مرد جوان روبه‌رو و هر دو به بیمارستان منتقل شدند، اما یکی از آنها جان باخت. با شروع تحقیقات متهم شناسایی و دستگیر شد.

جزئیات قتل از زبان قاتل

متهم پس از دستگیری به درگیری خونین اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: شب حادثه مشروب خورده بودم و حال خوبی نداشتم. با دوستم مریم بیرون بودیم که برای چند دقیقه‌ای جلوی پله‌های یک مدرسه نشستیم. حدود ساعت ۲ صبح بود که مقتول و دوستش از خانه‌شان که در نزدیکی مدرسه بود، برای گذاشتن زباله بیرون آمدند. آنها به من و دوستم چپ چپ نگاه کردند.

وی ادامه داد: ابتدا توجهی نکردم اما یکی از آنها با صدای بلند به من توهین کرد. من هم با عصبانیت بلند شدم و به سراغش رفتم. چون در حالت طبیعی نبودم، درگیر شدیم. بعد هم به مغازه جگرکی برادرم که دو کوچه پایین‌تر بود رفتم و یک انبر و یک چاقو برداشتم و به سراغشان آمدم.

متهم اظهار کرد: ابتدا یک ضربه به دست یکی از آنها زدم دوستش می‌خواست من را بزند که ضربه‌ای هم به او زدم و وقتی دیدم روی زمین افتاده از ترسم فرار کردم.»

​آن ساعت شب با آن دختر...

با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای این جلسه فرزندان و پدر و مادر مقتول به جایگاه رفتند و درخواست قصاص کردند.

سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من برای دعوا و قتل روی پله‌های مدرسه ننشسته بودم. حالم خوب نبود. مقتول و دوستش می‌توانستند با پلیس تماس بگیرند، نه اینکه به من حمله کنند.

قاضی پرسید: آن ساعت شب با آن دختر چرا باید جلوی مدرسه می‌نشستی؟

متهم جواب داد: نشسته بودیم حرف می‌زدیم من حالم خوب نبود.

قاضی سؤال کرد: چرا وقتی درگیری تمام شده بود با چاقو و انبر برگشتی؟

متهم گفت: من از بچگی به خاطر رفتارهای پدرم که بسیار بداخلاق و خشن بود، زندگی خوبی نداشتم و همیشه عصبی بودم.

وی افزود: آن شب هم ـ علاوه بر این موضوع ـ به خاطر مصرف مشروبات الکلی در حالت طبیعی نبودم و احساس کردم جلوی آن دختر تحقیر شدم. به همین خاطر رفتم و با چاقو برگشتم.

با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند./همشهری آنلاین

آنچه دیگران میخوانند

دیدگاه تان را بنویسید

تبلیغات متنی

;