دانلود اجل معلق | سریال اجل معلق قسمت ۲
دانلود قسمت 3 سریال اجل معلق + لینک مستقیم
بعد از پخش سریال وحشی از پلتفرم فیلم نت اجل معلق قرار است سریال تابستانی این پلتفرم اینترنتی باشد.

اجل معلق نام یک سریال کمدی به کارگردانی عادل تبریزی، تهیه کنندگی ابراهیم عامریان و نویسندگی حمزه صالحی است. در این سریال رضا عطاران، عباس جمشیدی فر، بهزاد خلج، الیکا عبدالرزاقی، گیتی قاسمی، سیاوش چراغی پور، نصرالله رادش، مجید یاسر و رامین ناصرنصیر بازی میکنند. در خلاصه داستان این سریال آمده است آدم باید جوری زندگی کنه که انگار قراره هر لحظه اجلش سر برسه. بعد از پخش سریال وحشی از پلتفرم فیلم نت اجل معلق قرار است سریال تابستانی این پلتفرم اینترنتی باشد. پخش این سریال ۲۰ قسمتی از دوم خرداد ماه آغاز شده و قرار است هر جمعه از پلتفرم اینترنتی فیلم نت پخش شود. پخش سریال اجل معلق تا پایان تابستان ادامه خواهد داشت و به احتمال زیاد بعد از آن سریال دیگری جایگزین این سریال کمدی خواهد شد.
نقد سریال «اجل معلق» رضا عطاران
رضا عطاران در این سریال، تلاش دارد به سبک کمدیهای سالهای پیش خود بازگردد؛ اما نه او دیگر آن بازیگر سابق است، نه جامعه همان جامعهای است که با «خانه به دوش» یا «بزنگاه» همراه میشد. تماشاگر امروز با دیدن یک کاراکتر فقیر و بیپناه که دائم تحقیر میشود، دلش نمیخندد، بلکه یا دلزده میشود یا احساس ناراحتی میکند. این در حالی است که رضا عطاران با حضور به عنوان مشاور کارگردان، میتوانست به عنوان یک ناظر باتجربه، کیفیت کلی اثر را بالا ببرد. اما نهتنها چنین اتفاقی نیفتاده، بلکه گویی خود عطاران هم در دام روزمرگی و تکرار افتاده است. تلاش برای بازسازی جهان طنزآمیز گذشتهاش در بستر امروز، به شکست انجامیده است. او که زمانی توانست با بداههپردازی و نگاهی انسانی، دل بسیاری را به دست آورد، حالا در «اجلق معلق» درگیر اجرای شوخیهایی است که بیشتر به زور خنداندن متوسل شدهاند تا برانگیختن لبخندی از دل همدلی.
نقد سریال اجل معلق
نمونههای موفق جهانی در خلق طنز در فقر، مثلاً آثار چارلی چاپلین، بهخوبی نشان میدهند که چطور میتوان از دل فقر و درد، طنزی را بیرون کشید که نهتنها خندهآور باشد بلکه همدلیبرانگیز و حتی شاعرانه جلوه کند. چاپلین، در شاهکارهایی چون «عصر جدید» یا «پسر بچه»، فقر را با ظرافت، مهربانی، و نوعی طنز تلخ روایت میکرد. او تحقیر نمیکرد، بلکه ما را دعوت میکرد به دیدن انسانیت در دل فقر. طنز او برآمده از تضاد میان شرایط و واکنشهای انسانی شخصیتها بود، نه از لودگی و شکلک. اما در «اجلق معلق»، فقر به سوژهای تبدیل شده برای تمسخر. تمام شخصیتهای فرودست در سریال، ابزار خنده هستند. این برخورد نازل با فقر، بازتابی از نوعی نگاه غیرنقادانه به طبقه فرودست است که نهتنها آنها را جدی نمیگیرد، بلکه ازشان فقط برای خلق موقعیتهای کمیک استفاده میکند. این، در نهایت، چیزی جز بازتولید کلیشههای فرسوده و بیرمق نیست.
یکی از مشکلات مهم این سریال، فیلمنامه بیجان و پراکنده آن است. داستانها و خطوط فرعی که در قسمت اول معرفی میشوند، یا تکراریاند یا به شکلی آزاردهنده تقلیدی. دزدیدن پراید و تصادف با آن، ایدهای است که پیشتر در سریال «لیسانسهها»ی سروش صحت با طنز و موقعیتسازی بسیار بهتر اجرا شده بود. مرگ شخصیت اصلی در قسمت اول و احتمال بازگشت او به شکل روح نیز، آنقدر تکراری ا ست که دیگر تعلیقبرانگیز نیست. بازی رضا عطاران در این سریال، یادآور بعضی نقشهای پیشین اوست، اما این یادآوری نه از نوع نوستالژیک، بلکه بیشتر تکراری و خستهکننده است. عطاران هنوز هم استعداد کمیک خودش را دارد، اما به نظر میرسد که دیگر نمیداند چگونه باید این استعداد را در قالبهای تازه بهکار گیرد. او در این نقش، بیشتر به تقلید از خودش میپردازد تا خلق شخصیت تازه.
شخصیتپردازیهای سریال دچار افراط در اغراقاند. گریمهای غیرطبیعی، لباسهای رنگارنگ و غیرمنطقی، و بازیهایی که بیش از حد روی عربده کشیدن و توهین تمرکز دارند، همه باعث شدهاند تا هیچکدام از شخصیتها باورپذیر و قابل ارتباط نباشند. شخصیتها در این سریال نه تنها فقیرند، بلکه بیادب، بیاخلاق و بیمنطق نیز هستند. این تصویرِ کاریکاتوری، بهجای آنکه نقد اجتماعی باشد، نگاه تمسخرآمیز به یک طبقه است. طراحی صحنه و دکور نیز فاقد ظرافت است. اغلب لوکیشنها بیروح و خنثیاند، لباسها به شکلی اغراقشده طراحی شدهاند تا به زور بخنداند، و گریم شخصیتها بیشتر به یک شوخی سطحی با ظاهر فقرا شبیه است تا بخشی از هویت شخصیت. این موارد، در کنار موسیقی امیر توسلی (که عمدتاً بازسازی موسیقی است) که نه کمکی به فضا میکنند و نه با حال و هوای سریال همخوانی دارند، باعث میشوند سریال از نظر زیباییشناختی نیز سطحی و بیاثر جلوه کند.
دیدگاه تان را بنویسید