کد مطلب: 48213

ویدئو لحظه پیدا شدن دو دختر مفقود شده در تهران | اشک و بغض یسنا و سارا در لحظات رویارویی با خانواده‌هایشان

براساس فیلمی که منتشر شده اولین لحظات رویارویی یسنا و سارا با خانواده‌هایشان با اشک، گریه و احساسات شدید همراه بوده است.

ویدئو لحظه پیدا شدن دو دختر مفقود شده در تهران | اشک و بغض یسنا و سارا در لحظات رویارویی با خانواده‌هایشان

لحظه رویارویی دو دختر مفقود شده تهرانی با خانواده هایشان با اشک و بغض همراه بود.

به گزارشر رکنا، سرانجام ماجرای ناپدید شدن دو دختر 12 ساله به نام‌های یسنا شه‌گلی و سارا اقبال‌شاه (از اتباع خارجی) پس از 48 ساعت بی‌خبری با پیدا شدن سالم آن‌ها در یکی از پارک‌های نزدیک محل سکونت‌شان به پایان رسید. این دو کودک ساعاتی پیش به آغوش خانواده‌هایشان بازگشتند.

پیگیری‌های خبرنگار نشان می‌دهد که مهران قمری، فردی که این دو دختر را شناسایی و پیدا کرده است، با دیدن تصاویر منتشرشده از آن‌ها در رسانه‌ها و فضای مجازی متوجه حضورشان در سطح شهر شد و در نهایت موفق شد آن‌ها را سالم پیدا کند.

براساس فیلمی که به دست رکنا رسیده است اولین لحظات رویارویی یسنا و سارا با خانواده‌هایشان با اشک، گریه و احساسات شدید همراه بوده است.

دو دختر 12 ساله گمشده در محله کن، پس از 48 ساعت بی‌خبری، با کمک یک رهگذر در پارکی نزدیک منزل‌شان سالم پیدا و به خانواده‌هایشان تحویل داده شدند.

15 خردادماه، مردی میانسال با مراجعه به کلانتری 142 کن از ناپدید شدن دختر 12 ساله‌اش، یسنا شه‌گلی ، و دوست او سارا اقبال‌شاه از اتباع خارجی خبر داد. به گفته این پدر، دو دختر ظهر همان روز از منزل خارج شده و از آن زمان خبری از آن‌ها در دست نبود.

پس از ساعت‌ها بی‌خبری و اعلام مفقودی به پلیس، در نهایت ساعتی پیش این دو کودک در پارکی نزدیک محل سکونت‌شان سالم پیدا شدند و به خانواده‌های خود تحویل داده شدند. پلیس همچنان در حال بررسی جزئیات و محل حضور آن‌ها طی 48 ساعت گذشته است.

در ادامه ماجرای ناپدید شدن دو دختر 12 ساله در محله کن، خبرنگار رکنا گفت‌ و گویی اختصاصی با مهران قمری فردی که این دو کودک را پیدا و به خانواده‌شان تحویل داده است، انجام داده است. او در شرح ماجرا گفت: من از طریق عکس‌هایی که در اینستاگرام منتشر شده بود، متوجه ناپدید شدن این دو دختر شدم. این عکس‌ها را در صفحه نوه‌ی خاله‌ ی شوهر عمه‌ ام دیدم. ساعتی بعد، وقتی از مقابل یک تعمیرگاه عبور می‌کردم، در خیابان متوجه شدم که همین دو دختر هستند. چند دقیقه آن‌ها را از نزدیک دیدم و مطمئن شدم که خودشان هستند.

این فرد در ادامه افزود: وقتی آن‌ها را دیدم، بچه‌ها خیلی ترسیده بودند و تقریباً در حال فرار بودند. من سریع به سمت‌شان دویدم و آن‌ها را گرفتم. دخترها به شدت گریه می‌کردند. بلافاصله با خانواده‌شان تماس گرفتم و آن‌ها هم آمدند و بچه‌ها را تحویل گرفتند.

در پاسخ به این پرسش که از محل پیدا شدن تا منزل چقدر فاصله بود، گفت: حدود یک ربع فاصله داشت. از همان محل بچه‌ها را به خانواده‌شان رساندیم.

او درباره وضعیت و اظهارات بچه‌ها نیز توضیح داد: بچه‌ها خیلی پریشان و ترسیده بودند. بچه‌ها می‌گفتند که نگران واکنش خانواده‌هایشان هستند و مدام تکرار می‌کردند که بابام ما رو می‌کشد.

آنچه دیگران میخوانند

دیدگاه تان را بنویسید

تبلیغات متنی

;